-
- توسط ENoohi
- 25 April 2023
- اخبار
تاریخ خبر: 15/03/2023
مبانی داده ها، موارد استفاده و پروژهها Kurt Muehmel
ارائه و معرفی ChatGPT توسط آزمایشگاه تحقیقاتی هوش مصنوعی آمریکایی OpenAI در دسامبر 2022 توجه فوقالعاده را به خود جلب کرده است. این کنجکاوی درمورد هوش مصنوعی به طور کلی تا کلاس فناوری هایی که به طور خاص زیر بنای چت ربات هوش مصنوعی هستند گسترش می یابد. این مدلها که مدلهای زبان بزرگ (LLM) نامیده میشوند، قادر به تولید متن در طیف به ظاهر بیپایانی از موضوعات هستند. درک LLM برای درک نحوه کار ChatGPT کلیدی است.
چیزی که LLM ها را چشمگیر میکند توانایی آنها در تولید متنی شبیه متن نوشته شده توسط انسان در تقریباً هرزبانی (از جمله زبانهای کدنویسی) است. این مدلها یک نوآوری واقعی هستند. هیچ چیز مشابه آنها در گذشته وجود نداشته است.
این مقاله توضیح می دهد که این مدلها چیستند، چگونه توسعه یافته اند و چگونه کار می کنند. وبرای اینکه کاملاً بفهمیم چطور کار میکنند. همانطورکه معلوم است، درک ما از اینکه چرا آنها کار می کنند بسیار ناچیز است.
مدل زبان بزرگ (LLM) نوعی شبکه عصبی است
شبکه عصبی نوعی مدل یادگیری ماشینی است که براساس تعدادی توابع کوچک ریاضی به نام نورونها ساخته شده است. مانند نورونهای مغز انسان، آنها پایینترین سطح محاسباتی را دارند.
هر نورون یک تابع ریاضی ساده است که یک خروجی را براساس مقداری ورودی محاسبه می کند. با اینحال، قدرت شبکه عصبی از اتصالات بین نورونها ناشی میشود.
هر نورون به برخی از همتایان خود متصل است و قدرت هر اتصال از طریق یک وزن عددی تعیین میشود. آنها درجهای را تعیین میکنند که خروجی یک نورون بعنوان ورودی به نورون بعدی در نظر گرفته میشود.
یک شبکه عصبی میتواند بسیار کوچک باشد. بعنوان مثال، یک نورون پایه میتواند شش نورون با مجموع هشت اتصال بینآنها داشته باشد. بااینحال، یک شبکه عصبی نیز میتواند بسیار بزرگ باشد، همانطور که در مورد LLM ها صدق می کند. اینها ممکن است میلیونها نورون با صدها میلیارد اتصال بین آنها داشته باشند که هر اتصال وزن خاص خود را دارد.
یک LLM از معماری ترانسفورماتور استفاده میکند
ما تا کنون میدانستیم که LLM نوعی شبکه عصبی است. بهطور خاص ، LLMها از معماری شبکه عصبی خاصی به نام ترانسفورماتور یا مبدل استفاده میکنند که برای پردازش و تولید داده های متوالی مانند متن طراحی شده است.
معماری در این زمینه نحوه اتصال نورونها به یکدیگر را توصیف میکند. همه شبکه های عصبی نورون های خود را در چندین لایه مختلف گروهبندی میکنند. اگر لایههای زیادی وجود داشته باشد، شبکه بعنوان «عمیق» توصیف میشود، که اصطلاح «یادگیری عمیق» از آنجا آمده است.
در یک معماری شبکه عصبی بسیار ساده، هر نورون ممکن است به هریک از نورونها در لایه بالای خود متصل شود. در برخی دیگر، یک نورون ممکن است فقط به برخی از نورونهای دیگر که در نزدیکی آن در یک شبکه قرار دارند متصل شود.
مورد دوم در شبکههای عصبی کانولوشنال (CNN) وجود دارد. سیانانها پایهواساس تشخیص تصویر مدرن را در دهه گذشته تشکیل دادهاند. این واقعیت که CNN در یک شبکه (مانند پیکسل های یک تصویر) ساختار یافته است تصادفی نیست. درواقع، این دلیل مهمی است برایاینکه چرا آن معماری برای دادههای تصویری به خوبی کار میکند.
بااینحال، ترانسفورماتور تاحدودی متفاوت است. یک ترانسفورماتور که در سال 2017 توسط محققان گوگل ساخته شد، ایده «توجه» را معرفی میکند، به موجب آن نورونهای خاصی که قویتر هستند به نورونهای دیگر در یک توالی متصل میشوند یا «به آنها توجه بیشتری میکنند».
از آنجایی که متن در یک دنباله خوانده می شود، یک یپساز دیگری، با بخشهای مختلف یک جمله که به دیگران اشاره میکند یا آن را تغییر میدهد (مانند صفتی که اسم را تغییر میدهد اما فعل را تغییر نمیدهد) همچنین تصادفی نیست که معماری ای که برای کار متوالی، با نقاط قوت ارتباط متفاوت بین بخشهای مختلف آن دنباله ساخته شده است، باید روی دادههای متنی به خوبی کار کند.
یک LLM خودش را میسازد
بعبارت سادهتر، مدل LLM یک برنامه کامپیوتری است. مجموعهای از دستورالعملها است که محاسبات مختلفی را روی دادههای ورودی خود انجام میدهد و یک خروجی ارائه میدهد.
با اینحال، چیزی که در مورد یادگیری ماشین یا مدل هوش مصنوعی مهم است، این است که به جای نوشتن آن دستورالعملها به طورصریح، در عوض برنامه نویسان انسانی مجموعهای از دستورالعملها (یک الگوریتم) را می نویسند که سپس حجم زیادی از دادههای موجود را برای تعریف خود مدل بررسی میکند. به اینترتیب، برنامه نویسان انسانی مدل را نمیسازند، بلکه الگوریتمی را میسازند که مدل را میسازد.
در مورد LLM، این بدان معناست که برنامه نویسان معماری مدل و قوانینی را که براساس آن ساخته میشود، تعریف میکنند. اما آنها نورونها یا وزنههای بین نورونها را ایجاد نمیکنند. این در فرآیندی به نام "آموزش" انجام میشود که در طی آن مدل، به دنبال دستورالعمل های الگوریتم، خود آن متغیرها را تعریف میکند.
در مورد LLM، دادهای که بررسی میشود متن است. دربرخیموارد، ممکن است تخصصیتر یا عمومیتر باشد. در بزرگترین مدلها، هدف، ارائه هرچهبیشتر متن دستوری به مدل برای یادگیری است.
در ابتدا، خروجی نامفهوم است، اما ازطریق یک فرآیند عظیم آزمونوخطا و با مقایسه مداوم خروجی آن با ورودی آن کیفیت خروجی بهتدریج بهبود مییابد و متن قابل فهمتر میشود.
باتوجه به زمان کافی، منابع محاسباتی کافی و دادههای آموزشی کافی، مدل یاد میگیرد که متنی را تولید کند که برای خواننده انسانی، از متن نوشته شده توسط انسان قابل تشخیص نیست. در برخی موارد، خوانندگان انسانی ممکن است بازخوردی را به شکل نوعی مدل پاداش ارائه دهند و زمانی که متن بهخوبی خوانده میشود یا زمانی که خوانده نمیشود بهآن بگویند (به این میگویند «یادگیری تقویتی از بازخورد انسانی» یا RLHF). مدل این را در نظر میگیرد و بهطورمداوم خود را براساس آن بازخورد بهبود میبخشد.
یک LLM پیشبینی میکند که کدام کلمه باید کلمه قبلی را دنبال کند
یک توصیف بسیار ساده از LLMها ایناست که آنها «بهسادگی کلمه بعدی را در یک دنباله پیشبینی میکنند». این درست است، اما این واقعیت را نادیده میگیرد که این فرآیند ساده می تواند به این معنی باشد که ابزارهایی مانند ChatGPT متن با کیفیت بسیار بالایی تولید میکنند. به همین سادگی میتوان گفت که «مدل به سادگی محاسبه ریاضی انجام میدهد»، که این نیز درست است، اما برای کمک به درک نحوه عملکرد مدل یا درک قدرت آن چندان مفید نیست.
نتیجه فرآیند آموزشی که در بالا توضیح داده شد یک شبکه عصبی با صدها میلیارد اتصال بین میلیونها نورون است که هرکدام توسط خود مدل تعریف شدهاند. بزرگترین مدلها حجم زیادی از دادهها را نشان میدهند، شاید چند صد گیگابایت فقط برای ذخیره تمام وزنها.
هریک از وزنها و هریک از نورونها یک فرمول ریاضی است که باید برای هر کلمه (یا دربرخی موارد، بخشیاز یک کلمه) که برای ورودی آن دراختیار مدل قرار میگیرد و برای هر کلمه (یا بخشی از یک کلمه) محاسبه شود که به عنوان خروجی خود تولید میکند.
این جزئیات فنی است، اما به این «کلمات کوچک یا بخشهایی از کلمات» «نشانها» یا «توکن ها» گفته میشود، که معمولاً وقتی استفاده از این مدلها بعنوان یک سرویس ارائه میشوند، قیمتگذاری میشود. در ادامه در مورد آن بیشتر توضیح خواهیم داد.
کاربر درحال تعامل با یکیاز این مدلها، ورودی را در قالب متن ارائه میدهد. برای مثال، میتوانیم دستور زیر را به ChatGPT ارائه کنیم:
سلام ChatGPT ، لطفا یک توضیح 100 کلمهای از Dataiku به من ارائه دهید.
شرحی از نرمافزار و ارزش اصلی آن را درج کنید
سپس مدلهای پشت ChatGPT این درخواست را به توکن تبدیل میکنند. به طور متوسط، یک نشانه ⅘ از یک کلمه است، بنابراین دستور بالا و 23 کلمه آن ممکن است منجربه حدود 30 نشانه شود. مدل GPT-3 که مدل gpt-3.5-turbo مبتنی بر آن است، 175 میلیارد وزن دارد، به این معنی که 30 توکن متن ورودی به 30x 175 میلیارد = 5.25 تریلیون محاسبات منجر میشود. مدل GPT-4 که در ChatGPT نیز موجود است، دارای وزن نامشخصی است.
سپس، مدل شروع به تولید پاسخی میکند که براساس حجم متنی که درطول آموزش مصرف کرده، درست به نظر میرسد. نکته مهم این است که چیزی در مورد سوال جستجو نمیکند. هیچ حافظهای ندارد که بتواند «dataiku»، «value proposition»، «software» یا هرعبارت مرتبط دیگری را جستجو کند. درعوض، تولید هر نشانه متن خروجی را آغاز میکند، 175 میلیارد محاسبات را دوباره انجام میدهد، و رمزی را تولید میکند که به احتمال قویتر درست به نظر می رسد.
LLMها متنی را تولید میکنند که درست به نظر میرسد اما نمی توانند تضمین کنند که درست باشد.
ChatGPT نمیتواند تضمینی برای درست بودن خروجیش ارائه دهد، آن فقط درست به نظر میرسد. پاسخهای آن در حافظهاش جستجو نمیشوند آنها بر اساس 175 میلیارد وزنی که قبلاً توضیح داده شد، ایجاد میشوند.
این نقص مختص ChatGPT نیست، بلکه مربوط به وضعیت فعلی همه LLMها است. آنها مهارتی در یادآوری واقعیات ندارند. سادهترین پایگاههای داده این کار را بهخوبی انجام میدهند. در عوض، نقطهقوت آنها در تولید متنی است که مانند متن نوشته شده توسط انسان خوانده میشود و خوب بهنظر میرسد. در بسیار یاز موارد، متنی که درست به نظر میرسد نیز درواقع درست خواهد بود، اما نه همیشه.
در آینده، این احتمال وجود دارد که LLMها در سیستمهایی ادغام شوند که قدرت تولید متن LLM را با یک موتور محاسباتی یا پایگاه دانش ترکیب میکنند تا پاسخهای واقعی را در متن زبانطبیعی بصورت قانع کنندهای ارائه دهند. آن سیستمها امروزه وجود ندارند، اما بهراحتی میتوان تخمین زد که چقدر طول میکشد تا آنها را ببینیم.
امکان دیگر این است که اگر میخواهید اطلاعاتی را که قبلاً دارید در قالب پاسخ زبان طبیعی به کاربران ارائه دهید، میتوانید آن پاسخها را به ابزارهایی مانند ChatGPT ارائه دهید و از آنها بخواهید براساس آن پاسخها جوابی بسازند. Dataiku یک نسخه نمایشی با استفاده از GPT-3 برای ارائه پاسخ از اسناد Dataiku ایجاد کرده است که دقیقاً این کار را انجام میدهد.
آیا GPT-4 یک LLM است؟
در 14 مارس 2023، OpenAI ، آخرین نسخه از مدلهای خود را در خانواده GPT به نام GPT-4 منتشر کرد. علاوه بر تولید متن با کیفیت بالاتر درمقایسه با GPT-3.5، GPT-4 توانایی تشخیص تصاویر را نیز ارائه میدهند. ممکن است قادر به تولید تصاویر نیز باشد. بااینحال، این قابلیت، اگر وجود داشته باشد، هنوز دردسترس نیست. توانایی مدیریت دادههای ورودی و خروجی از انواع مختلف (متن، تصاویر، ویدئو، صدا و غیره) به این معنی است که GPT-4 چندوجهی است.
اصطلاحات مربوط به این مدلهای آخر به سرعت درحال تکامل است، مطابق با برخی از بحثها در جامعه متخصص استدلال میشود که "مدل زبان" بسیار محدودکننده است. اصطلاح "مدل بنیاد" توسط محققان در استنفورد رایج شده است، اما همچنین منبع بحثهایی است. مانند خود فناوری، زبان مورد استفاده برای توصیف فناوری بهسرعت به تکامل خود ادامه خواهد داد.
استفاده از ChatGPT، GPT-4 و مدلهای زبان بزرگ (LLM) در سازمان
ما از ChatGPT و یکی از مدلهای آن، gpt-3.5-turbo، بعنوان مثال در سراسر این مقاله استفاده کردهایم، اما این تنها یک مدل و یک محصول در میان بسیاری از آنها است. برخی از LLMها اختصاصی هستند و ازطریق یک رابط وب یا یک API مانند ChatGPT قابل دسترسی هستند. سایر LLM ها منبع باز (open source) هستند و اگر توان محاسباتی و مهارت لازم برای انجام این کار را داشته باشند، میتوانند توسط یک دانشمند یا مهندس داده باهوش دانلود و اجرا شوند. برای هر رویکرد جانشینهایی وجود دارد.
-
- توسط ENoohi
- 19 April 2023
- اخبار
شرکت ایکاست مفتخر است که در راستای ارائه خدمات و سرویس های بهتر به مشتریان گرامی اقدام به نظر سنجی دوره ای نموده و اعلام می دارد که طبق تحلیل آماری بازخورد مشتریان موفق به کسب متوسط امتیاز 3.6 از 4 با روش طیف لیکرت و امتیاز 73 از 100 با روش ان پی اس شده است.
-
- توسط ENoohi
- 15 April 2023
- مقالات
تاریخ خبر: 29/03/2023
نویسنده: والری بگت
اکنون با بیش از 30 سال تجربه بعنوان دستیار اجرایی، وقتی به گذشته بر می گردم و به اولین موقعیت شغلی خود بعنوان دستیار می نگرم می بینم که یک موقعیت شغلی بسیار ترسناک بوده است. من از مربی فوقالعاده ای که در 19 سالگی من را زیر پر وبال خود گرفت سپاسگزارم.
آیا شنیدهاید که دیگران میگویند: «کاش وقتی شروع می کردم، یک مربی داشتم. من عملاً توی دل شیر رفتم»؟ ویژگی های زیادی برای یک دستیار خوب وجود دارد، اما برای نمونه بودن، باید اراده ای قوی برای یادگیری داشت و تمام دانش و اطلاعات را از افراد دیگری که «در آن موقعیت بوده اند، و آن مسئولیت را انجام داده اند» جذب کرد. جا پای بزرگان گذاشتن کار دشواری است.
اگر در نقش یک مدیر جدید هستید، این ویژگی ها را در نظر داشته باشید:
ابتکار عمل داشته باشید: قبل از درخواست کمک برای ایجاد یک ایمیل یا هر مکاتبه ای، روی یک پیش نویس کار کنید. بارها از من خواسته شده است که در ساختن یک ایمیل کمک کنم، بااین حال احساس میکردم دارم اطلاعات را از شخصی که به او راهنمایی میکنم بیرون میکشم. شما به این دلیل استخدام شدید که شرکت به توانایی های شما ایمان دارد. اجازه ندهید احساساتی از قبیل فروتن، ترسو و خجالتی بودن شما را منصرف کند. اگر نویسنده ماهری نیستید اشکالی ندارد، اما ارائه کردن یک موضوع می تواند برایتان مفید باشد. مدیر اجرایی تان از شما می خواهد که از طرف او مکاتباتی انجام دهید. می توانید از یک فرهنگ جامع استفاده کنید. بزودی متوجه خواهید شد که دایره لغات شما گستردهتر شده است و این یک ابزار عالی است.
اعتماد به نفس داشته باشید: وقتی تازهوارد مجموعه ای می شوید، این موضوع ممکن است ترسناک باشد. گاهی اوقات، ما فکر می کنیم دیگران احساس می کنند که ما منیت زیادی داریم، اما اعتماد به نفس یک ویژگی عالی است. اگر چیزی را نمی دانید، آنقدر جسارت داشته باشید که آن را بگویید. اگر در مورد کاری که در دست دارید چیزی میدانید، مستقیماً وارد شوید و به دیگران نشان دهید که چه کاری می توانید انجام دهید. حتی می توانید ایده های خود را با سایرین در میان بگذارید. من متوجه شدم که تبدیل به یک فرد برون گرا شدم و در نهایت حاضر شدم تا زمانی که بتوانم به سایر افراد در بخش های دیگر کمک کنم.
قابل اعتماد باشید: رئیستان شما را بعنوان دست راست خود حساب می کند. سعی کنید برای آمادهسازی جلسات، پیش خوانی مطالب، برنامه ریزی و پیگیری ها یک قدم جلوتر از او باشید.
صادق و رازدار باشید: اگر میخواهید در چشم کارفرمای فعلی یا آینده خود به سمت مدیریت عالی برسید، همیشه صادق باشید. صادق بودن یک تمرین متعارف است، اما صادق بودن زمانی معنی دارد که عمل صادقانه بدون هیچ نظارتی انجام شود.
#دستیار اجرایی #اصول مدیریت
-
- توسط ENoohi
- 15 April 2023
- اخبار
مدیریت الکترونیکی بایگانی ها تا حدی به دلیل سقوط سیستمهای بایگانی مبتنی بر کاغذ، و همچنین به دلیل کارایی بالاتری که با سیستمهای مدیریت الکترونیکی جامع تجربه میشود به سرعت در حال محبوبتر شدن است.
در این مقاله برخی از راههای کلیدی وجود دارد که نشان می دهد بایگانی های الکترونیکی زمانیکه به درستی مدیریت شوند، میتوانند شما را در شغل خود برجسته کنند، به خصوص اگر یک مدیر منابع انسانی یا مدیر مجموعه ای از افراد باشید.
آنها در وقت شما صرفه جویی می کنند
مدیریت بایگانی ها مبتنی بر کاغذ یک کار وقت گیر است. شما به کارکنانی نیاز دارید که مدیریت بایگانی ها ، از جمله ایجاد پرونده ، تشکیل پرونده، مکان یابی و به روز رسانی اسناد را به طور منظم انجام دهند. بایگانی های الکترونیکی به کاهش زمان مدیریت مورد نیاز کمک می کند، و به شما امکان می دهد بر روی چیزهای مهم تر در کارتان تمرکز کنید.
آنها مدیریت کارکنان را بهبود می بخشند
مدیریت بایگانی ها بصورت تخصصی یک عامل کلیدی کمک کننده به مدیریت موثر کارکنان است. بایگانی های کافی، معیارها و جدول زمانی مهم کارکنان را نشان می دهد، مانند بررسی عملکرد، انتظارات بهره وری، گواهینامه های مجدد، بررسی حقوق و دستمزد و موارد دیگر. هنگامیکه این موارد در جایی متمرکز هستند، مدیران بهتر می توانند از این اطلاعات برای اطلاع رسانی تصمیمات موثر بر کارکنان استفاده کنند.
آنها انطباق مقررات را بهبود می بخشند
سیستم های مدیریت بایگانی به روش الکترونیکی به شما این امکان را می دهد که اطمینان حاصل کنید که اطلاعات مربوط به کارکنان دقیق و ایمن است. این به کاهش خطر در هنگام استفاده نادرست از اطلاعات، ایجاد محدودیتها و کنترلهای دسترسی و پیروی از قوانین ایالتی و فدرال کمک میکند. برای مدیران منابع انسانی و افراد، هرچه آمادگی بیشتری برای رعایت قوانین و مقررات داشته باشید، خطر کمتری برای نقض قوانین دارید و سازمان شما در برابر عواقب قانونی محافظت بیشتری دارد.
آنها به شناسایی مسائل کمک می کنند
همانند بهبود مدیریت کارکنان، استفاده از سیستم مدیریت بایگانی ها به روش الکترونیکی می تواند به شما کمک کند تا از اسناد بعنوان یک چارچوب مرجع برای شناسایی مسائل استفاده کنید. این موارد می تواند شامل مواردی مانند جبران بیش از حد، تغییرات در عملکرد کارکنان و موارد دیگر باشد. هنگامیکه معیارهای مربوط به کارمندان را به طور مؤثر پیگیری می کنید، می توانید مشکلات را شناسایی کرده و در صورت نیاز اقدامات اصلاحی انجام دهید.
آنها شما را از شر کوه های کاغذی خلاص می کنند
بایگانی های کاغذی یک مشکل بسیار واضح را نشان می دهد: آنها فضای ارزشمندی را اشغال می کنند. علاوه بر این، نگهداری آنها بسیار پرهزینه است (مثلاً در نظر بگیرید که پر کردن کمد بایگانی چهار در به طور متوسط 25000 دلار هزینه دارد). جایگزین کردن بایگانی الکترونیکی نه تنها به شما در صرفه جویی در فضا، بلکه در هزینه نیز کمک می کند. گذشته ازآن، مزایای زیست محیطی ناشی از کاهش مصرف کاغذ را فراموش نکنید!
مدیریت الکترونیکی بایگانی ها، در حالیکه ممکن است به اندازه سایر عملکردهای کسب و کار از اولویت بالایی برخوردار نباشد، اما می تواند اثرات واقعی و قابل اثباتی داشته باشد که توانایی شما را برای برتری در شغلتان بهبود می بخشد.
#بایگانی الکترونیکی
-
- توسط ENoohi
- 08 April 2023
- اخبار
تاریخ خبر: 27/03/2023
ممکن است عنوان رسمی "مدیر" را به همراه چند ابلاغ جدید مستقیم به دست آورده باشید. اما چگونه میتوانید هویت خود را بعنوان یک کارمند تغییر دهید، و شروع به ایجاد اقتدار در نقش جدید خود بعنوان رهبر کنید؟
در این مقاله چند تاکتیک ساده وجود دارد که همه مدیران تازهکار می توانند برای ایجاد اقتدار در بین تیم ها و سازمان های خود از آن استفاده کنند.
بچه داری نکنید. مدیران به دیگران الهام میبخشند که پاسخگو، نوآور و متعهد باشند. پرستاران کودک در محل کار پی گیر کارکنان برای انجام وظایف، رعایت ضرب الاجل ها و مدیریت اولویت ها می شوند. با این حال، یافتن این تعادل حساس برای مدیران جدید، به ویژه آنهایی که ممکن است از یک نقش مدیریتی در یک شرکت ارتقا یافته باشند، می تواند دشوار باشد.
جوآن لوید (Joan LIoyd)، مربی اجرایی، به مدیران جدید توصیه میکند که با تعیین انتظارات واضح از کارکنانی که آنان را رهبری خواهند کرد، بر این چالش غلبه کنند. در مقابل این وسوسه که به مردم بگویید چگونه کارهایشان را انجام دهند، مقاومت کنید. در عوض، انرژی خود را در نحوه ایجاد فرهنگ داخلی مالکیت سرمایه گذاری کنید. انتظارات واضحی را برای همه اعضای تیم خود تعیین کنید. زمانی که موفق می شوند و زمانی که موفق نمی شوند آنها را پاسخگو نگه دارید.
هرچه بیشتر به کارمندان فضایی بدهید تا کارشان را تصاحب کنند، به توانایی شما برای ارائه پشتیبانی در مواقع نیاز، بدون اینکه یک مدیر خرد باشید،اعتماد بیشتری میکنند.از زبانی قدرتمند استفاده کنید. زبانی که استفاده می کنید بر قدرتی که از شما درک می-شود تأثیر می گذارد.
از عباراتی مانند «من فکر میکنم»، «احساس میکنم» و «من معتقدم» که همگی ذاتاً سطح اطمینان بیان شما را کاهش میدهند اجتناب کنید. در عوض، گزینههایی مانند «من مطمئن هستم» یا «من خوشبین هستم» را انتخاب کنید.علاوه بر این، به این نکته توجه داشته باشید که چه مقدار از صحبتهای شما با آواها و عبارات کلامی مانند «اوم»، «درسته»، «میدانی» و «راستش» همراه است. تمرین کنید که آنها را از الگوهای گفتار روزانه خود حذف کنید. آنگاه در برقراری ارتباطی با اعتماد به نفس و بیان ایده-های خود در گفتگوهای معمولی، حضوری با کارمندان و جلسات، مهارت کلامی بیشتری کسب خواهید کرد.
روابطی فراتر از تیم خود ایجاد کنید. لیندا هیل(Linda Hill) ، استاد دانشگاه هاروارد و نویسنده، تجربیات مدیران جدید را برای بیش از دو دهه مطالعه و بررسی کرده است. هیل در مقالهای در نشریه مدیریتی هاروارد بیزینس ریویو (مجله کسب و کار هاروارد) که درباره یافتههای خود نوشت، توضیح میدهد که بسیاری از مدیران جدید برای ایجاد قدرت در نقشهای خود تلاش میکنند، زیرا آنها بر ایجاد روابط با افراد اشتباه تمرکز میکنند.
هیل می نویسد، در حالیکه اکثر مدیران جدید به طور غریزی بر روابط خود با زیردستان تمرکز می کنند، این ارتباط آنها با بسیاری از بازیگران داخل و خارج از سازمان از جمله سایر مدیران، مدیران اجرایی، تامین کنندگان و فروشندگان است که در نهایت بر سطح نفوذی که می-توانند در سراسر سازمان و از طرف تیم شان ایجاد کنند تأثیر می گذارد.
بیشتر از اینکهحرف بزنید گوش کنید. مطالعات هیل در مورد مدیران جدید نشان می دهد که نقاط قوتی که افراد را برای دستیابی به نقش مدیریتی توانمند می کند، اغلب در تضاد مستقیم با توانایی آنها برای موفقیت بعنوان رهبر است. در حالیکه شایستگی فنی شما ممکن است شما را به سمت مدیر تبدیل کرده باشد، موفقیت شما در حرکت رو به جلو دیگر مربوط به مجموعه مهارت شما نیست. این توانایی شماست که دیگران را وادار می کند که بازیگر ستاره ای باشند که عنوان "مدیر" را برای شما به ارمغان آورد.
هیل همچنین توضیح می دهد که شایستگی در مفهوم مدیریتی معنای بسیار متفاوتی با زمانی دارد که شما یک مجری فردی هستید. اگرچه ممکن است وسوسه شوید که زیردستان خود را راهنمایی کنید تا به کارشان به همان شیوه ای که باعث موفقیت شما شده است، نزدیک شوند، اما هیل می گوید که کارکنان بر اساس توانایی شما در انجام کار درست، اقتدار مدیریتی شما (و اینکه آیا به شما اجازه خواهند داد آن را ایجاد کنید) را درک می کنند. نه اینکه چقدر در مورد جزئیات فنی میدانید.
با گوش دادن بیشتر از صحبت کردن، در بین تیم های خود اقتدار ایجاد کنید. از زیردستان خود در مورد شغل و نحوه انجام آنها سؤالات بپرسید. صادقانه به پاسخ های آنها گوش دهید شما ممکن است در مورد یک مشکل یا مسئولیت بیشتر از کسانی که آنان را رهبری می کنید بدانید، اما اگر بخواهید مدیری باشید که به کارمندان اجازه می دهد خودمختار و پاسخگو باشند، دانش فردی شما بی اهمیت است.
هنگامیکه به واقعیتهایی که تیم تان با آن مواجه است گوش میدهید، شما بعنوان یک رهبر با تمرکز بر آموزش در مورد مسائل پر تنشی که بخش با آن مواجه است، احترام ایجاد می کنید. اقتدار در نهایت متعلق به رهبرانی است که تنها هدف خود را الهام بخشیدن به گروه خود برای موفقیت میدانند.
#رهبری #تیم #مدیریت